آخرالزمان
روزگاري بر دنيا سپري شده که ديباچه زندگي دنيايي به شمار ميآيد و زماني نيز خواهد گذشت که پايان اين کتاب خواهد بود. برگههاي پاياني کتاب زندگي انسان در زمين «آخِرُالزّمان» خوانده ميشود. «آخِرُالزّمان» اصطلاحياست که در فرهنگ اغلب اديان بزرگ بهچشم ميخورد و در اديان ابراهيمي، از برجستگي و اهميت ويژهاي برخوردار است. اين اصطلاح معمولاً به روزگار پاياني دنيا و رويدادهاييگفته ميشودکه ممکن است در اين بخش از زندگي دنيوي به وقوع پيوندد. اديان بزرگ در باره آن پيشگوييهايي کردهاند؛ براي مثال در «انجيل» آمده است: «... و اين را بدان که اوقات صعب در زمان آخر خواهد رسيد، زيرا که خواهند بود مردم خود دوست و زرپرست و مغرور و متکبّر و کفرگو و نافرمان والدين و حقناشناس و بيدين، و بي الفت و بي وفا و خبث کننده و بيپرهيز و بيحلم و با خوبان بياعتنا، و خائن و کم حوصله و عبوس کننده و عيش را بر خدا ترجيح ميدهند».
قرآن مجيد در آيات فراوان به دوران «آخِرُالزّمان» اشاره کرده [2] و در معارف ارزشمند اسلامي، اين اصطلاح در دو معناي کلي به کار رفته است:
1. مدت زماني طولاني که با ولادت پيامبر اسلامصلي الله عليه وآله آغاز و با شروع رستاخيز بزرگ پايان مييابد. از اين رو آن پيامبر الهي را پيامبر آخِرُالزّمان نيز ناميدهاند. [3] .
2. مدت زماني که با ولادت واپسين جانشين پيامبر اسلامصلي الله عليه وآله حضرت مهديعليه السلام مقارن شده و زمان غيبت و ظهور را در برگفته، با شروع قيامت به انجام ميرسد.
روايات معصومينعليهم السلام نشان ميدهد:
يکم. با سپري شدن اين دوران، بساط زندگي دنيوي برچيده و مرحلهاي جديد در نظام آفرينش آغاز ميشود.
دوم. آخِرُالزّمان خود به دو مرحله کاملاً متفاوت تقسيم ميشود: دوران نخست که در آن انسان به مراحل پاياني انحطاط اخلاقي ميرسد. فساد اخلاقي و ستم همه جوامع بشري را فرا ميگيرد و واپسين اميدهاي بشري به نااميدي ميگرايد. دوران بعد، عصر تحقّق وعدههاي الهي به پيامبران و اولياي خدا است وبا قيام مصلح جهانيآغاز ميشود.
کليات عقايد مربوط به «آخِرُالزّمان» تقريباً از سوي همه فرقههاي بزرگ اسلامي پذيرفته شده است؛ ولي در خصوص وابستگي اين تحولات به ظهور مهدي موعودعليه السلام و نيز هويت او اختلاف نظر وجود دارد. شيعيان دوازده امامي، حضرت مهديعليه السلام و حکومت جهاني او را حسن ختام حيات بشر در کره زمين و او را همان موعود امتها ميدانند. در نظر آنان، با ظهور حضرت مهديعليه السلام، برخي از ائمه و نيکان و صالحان و نيز بدان و تبهکاران تحت عنوان «رجعت» به دنيا باز ميگردند وزندگي دنياييپايان مييابد.
با گلگشتي در کلمات نوراني معصومانعليهم السلام، ميتوان واژههايي را که بيانگر پيوند مهدويّت و آخِرُالزّمان است، يافت. اين واژهها عبارت است از:
1 . «آخِرُالزَّمان» (پايان زمان)
پيامبرصلي الله عليه وآله بهحضرت عليعليه السلام فرمود: «اَلا اُبَشِّرُکَ اَلا اُخْبِرُکَ يا عَلِيُّ فَقالَ: بَلي يا رَسُولَاللَّهِ فَقالَ کانَ جَبْرَئيلُ عِندي آنِفاً وَاَخْبَرَني اَنَّ القائِمَ الَّذِي يَخْرُجُ فِي آخِرِالزَّمانِ فَيَمْلَأُ الاَرْضَ عَدْلاً کَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوراً مِنْ ذُرّيَّتِکَ مِنْ وُلْدِالحُسَيْنِ». [4] .
«آيا تو را بشارت ندهم؟ آيا تو را خبر ندهم؟ عرض کرد: بله، يا رسول اللّه! آن حضرت فرمود: هم اينک جبرئيل نزد من بود و مرا خبر داد قائمي که در آخِرُالزّمان ظهور ميکند و زمين را پر از عدل و داد ميسازد - همان گونه که از ظلم و جور آکنده شده - از نسل تو و از فرزندان حسينعليه السلام است».
2 . «لا تَذهَبُ الدُّنيا» (دنيا به پايان نميرسد)
اين تعبير بيانگر حتمي بودن تحقّق حوادثي است که پس از آن ذکر ميشود. عبداللّه بن مسعود ميگويد: رسول گرامي اسلامصلي الله عليه وآله فرمود: «لا تَذهَبُ الدُّنيا حَتّي يَلِيَ اُمَّتِي رَجُلٌ مِنْ اَهلِ بَيْتِي يُقالُ لَهُ المَهْدِيُّ»؛ [5] «دنيا به پايان نميرسد؛ مگر اينکه امت مرا مردي رهبري کند که از اهل بيت من است و به او مهدي گفته ميشود».
و روشن است دنيا به پايان نميرسد مگر اينکه بخش پايانياش (آخِرُالزّمان) را پشت سرگذارد.
3 . «لا تَقُومُ السّاعَة» (قيامت برپا نميشود)
پيامبر گرامي اسلامصلي الله عليه وآله فرمود:
«لا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّي يَقُومَ قائِمٌ لِلحَقِّ مِنَّا وَذلِکَ حِينَ يَأذَنُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ وَمَنْ تَبِعَهُ نَجا وَمَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ هَلَکَ...»؛ [6] «قيامت بر پا نميشود تا اينکه قيام کنندهاي به حق از خاندان ما قيام کند و اين هنگامي است که خداوند به او اجازه فرمايد و هر کس از او پيروي کند، نجات مييابد و هر کس از او سرپيچد، هلاک خواهد شد».
4 . «لاتَنقَضِي الاَيَّامُ» (روزها منقضي نگردد)
رسول خداصلي الله عليه وآله فرمود: «وَلا تَنْقَضِي الاَيَّامُ حَتّي يَمْلِکُ رَجُلٌ مِنْ اَهْلِ بَيْتِي يُواطِيءُ اِسمُهُ اِسْمي»؛ [7] «روزها منقضي نگردد تا اينکه مردي از اهلبيت من بر زمين حکومت کند که همنام من است».
5 . «لَوْ لَمْ يَبقَ مِنَ الدُّنيا اِلاّ يَومٌ واحِدٌ» (اگر از دنيا بيش از يک روز باقي نماند)
اميرمؤمنانعليه السلام بر بالاي منبر در شهر کوفه چنين فرمود: «لَو لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنيا اِلاَّ يَوْمٌ واحِدٌ لَطَوَّلَ اللّهُ ذلک اليَومَ حَتي يَبْعَثَاللّهُ رَجُلاً مِنّي»؛ [8] «اگر از دنيا بيش از يک روز باقي نماند، خداوند آن روز را چنان طولاني خواهد کرد تا اينکه مردي از خاندانم بر انگيخته شود».
6 . «عِندَ اِنقِطاعٍ مِنَ الزَّمانِ» (در بخش پاياني زمان)
پيامبر اکرمصلي الله عليه وآله فرمود: «يکُونُ عِنْدَ اِنقِطَاعٍ مِنَ الزَّمانِ وَظُهُورِ الفِتَنِ رَجُلٌ يُقالُ لَهُ المهدي عَطاؤهُ هَنيِئاً»؛ [9] «هنگام پايان زمان وآشکار شدن فتنهها، مردي هست کهبهاو مهديگفتهميشود و بخشش بسيار دارد».
نشانههاي آخرالزمان
اين محدوده زماني نشانههايي دارد که در اصطلاح «علايم آخِرُالزّمان» خوانده ميشود.
علاوه بر اين اصطلاح رايج، در فرهنگ مسلمانان، اصطلاح مشابه ديگري به نام «اشراطُ الساعَة» وجود دارد. اين اصطلاح که بيشتر نزد اهل سنّت رايج است، به نشانههاي وقوع قيامت اختصاص دارد؛ [1] ولي روايات ذکر شده ذيل اين عنوان، نشان ميدهد که بسياري از نشانههاي آن، همچون نشانههاي آخِرُالزّمان است و ميتوان بسياري از نشانههاي آخِرُالزّمان را نيز نشانههاي قيامت دانست. بخشي از مشخصههاي آخِرُالزّمان عبارت است از:
گريز از دين
پيامبر اسلامصلي الله عليه وآله درباره ويژگيهاي انسانهاي اين دوران ميفرمايد:
يَأتِي عَلَي النَّاسِ زَمانٌ... دينُهُم دَراهِمُهُمْ وَ هَمُّهُمْ بُطُونُهُمْ وَقِبلَتُهُمْ نِساؤُهُمْ يَرکَعُونَ لِلرَّغِيفِ وَيَسْجُدُونَ لِلدِّرْهَمِ حيارَي سُکاري لا مُسلِمينَ وَ لا نَصاري»؛ [1] .
«زماني بر مردم خواهد آمد که درهمهاي آنان دينشان خواهد بود و همت ايشان شکمشان و قبله آنها زنانشان. براي طلا و نقره، رکوع و سجود به جاي ميآورند. آنان همواره در حيرت و مستي خواهند بود. نه بر مذهب مسلمانياند و نه بر مسلک نصراني».
دنيا پرستي
رسول خداصلي الله عليه وآله فرمود: «سَيَأتِي عَلَي اُمَّتي زَمَانٌ تَخْبُثُ فِيهِ سَرائرُهُمْ وَتَحْسُنُ فِيهِ عَلانِيَتُهُمْ طَمَعاً فِيالدُّنيا وَلايُريدُونَ بِهِ مَا عِنْدَاللهِ رَبِّهِمْ يَکُونُ دِينُهُمْ رِيَاءً لايُخالِطُهُم خَوفٌ يَعُمُّهُمُ اللّهُ مِنْهُ بِعِقابٍ فَيَدعُونَهُدُعَاءَالغَرِيقِ فَلايَستَجِيبُ لَهُمْ»؛ [1] .
«زماني بر امت من ميآيد که در آن زمان، درونهاي مردم پليد ميشود؛ ولي ظواهرشان به طمع مال دنيا آراسته ميگردد، به آنچه در پيشگاه خداوند هست، دل نميبندند. کارشان ريا و تظاهر است. خوف از خدا به دلشان راه نيابد و خداوند آنان را به عذابي فراگير دچار سازد. آنها چون غريق، خداوند را ميخوانند؛ ولي او دعايشان را مستجاب نميکند».
آزمايشهاي بزرگ
يکي ديگر از ويژگيهاي اين دوران امتحاناتي است که انسانها در آن پشت سر ميگذارند. با اين آزمونها، مردم به دو گروه تقسيم ميشوند: موفقها و ناموفقها.
دراينبارهپيامبرگراميصلي الله عليه وآله به حضرت عليعليه السلام ميفرمايد: «يا عَليُّ اَعجَبُ النَّاسِ اِيماناًوَاَعْظَمُهُمْ يَقيناً قَوْمٌ يَکُونُونَ فِي آخِرِالزَّمانِ لَمْ يَلْحَقُوا النَبِيَّ وَحُجِبَ عَنْهُم الحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوادٍ عَلَي بَيَاضٍ...»؛ [1] .
«اي علي! بدان شگفت آورترين مردم در ايمان و بزرگترين آنان در يقين مردمي هستند که در آخِرُالزّمان - با آنکه پيامبر خود را نديدند و از امام خود محجوباند - به نوشته که خطي سياه بر صفحهاي سپيد است، ايمان ميآورند».
دين در آخرالزمان
عوامل فراواني روزبهروز حقيقت تابناک دين را در هالهاي از ابهام فرو ميبرند. از اين رو همواره دين رو به کمرنگ شدن در جوامع ميرود و خرافات و انحرافات فراواني، گريبانگير آن ميشود؛ به صورتي که وقتي حضرت مهديعليه السلام قيام نمود، غبار از چهره دين بر ميگيرد. همگي گمان ميکنند اين دين جديدي است که آن حضرت ارائه ميفرمايد.
اميرمؤمنان عليعليه السلام اين حقيقت را اينگونه بيان فرموده است: «اَيُّها النَّاسُ! سَيَأتِي عَلَيْکُم زَمانٌ يُکْفَأُ فِيهِ الاِسْلامُ کَما يُکْفَأُ الاِناءُ بِمَا فِيهِ» [1] ؛ «اي مردم! به زودي زماني بر شما خواهد رسيد که اسلام چونان ظرف واژگون شده، آنچه در آن است ريخته ميشود».
رسول گرامي اسلامصلي الله عليه وآله نيز ميفرمايد: «سَيَأتِي عَلَي اُمَّتي زَمانٌ لايَبقَي مِنَ القُرآنِ اِلاَّ رَسْمُهُ وَمِنَ الاِسْلامِ اِلاَّ اِسْمُهُ... مَساجِدُهُمْ عَامِرَةٌ وَهِيَ خَرابٌ مِنَ الهُدَي...»؛ [2] «بر امت من زماني پيش ميآيد که از قرآن جز نقش آن و از اسلام جز نامآن باقي نماند [به ظاهر] مسلمان ناميده ميشوند؛ در حالي که بيش از همه مردمان از آن دورند! مساجدشان آباد است؛ ولي از هدايت خالي است.»
مردان آخرالزمان
اگرچه امتحانات خداوند براي زن و مرد يکسان است؛ ولي پارهاي از روايات درباره مردان نقل شده است؛
چنان که امام صادقعليه السلام فرمود: «...وَرَأَيتَ الرَّجُلَ اِذَا مَرَّ بِهِ يَوْمٌ وَلَمْ يَکْسِبْ فِيهِ الذَّنبَ العَظِيمَ مِنْ فُجُورٍ اَوْ بَخْسِ مِکْيالٍ اَوْ مِيزانٍ اَوْ غِشيَانِ حَرامٍ اَوْ شُرْبِ مُسْکِرٍ کَئيباً حَزِيناً يَحْسَبُ اَنَّ ذَلِکَ اليومَ عَلَيهِ وَضِيعَةٌ مِنْ عُمُرِهِ...»؛ [1] «مردي را ميبيني هنگامي که يک روز بر او گذشته و گناه بزرگي انجام نداده است - از قبيل فحشا، کم فروشي، کلاهبرداري و يا شرب خمر - بسيار غمگين و اندوهگين ميشود.»
زنان آخرالزمان
رسول گرامي اسلامصلي الله عليه وآله در وصف برخي از زنان آخِرُالزّمان چنين ميفرمايد: «کَيْفَ بِکُمْ اِذا فَسَدَ نِساؤُکُم وَفَسَقَ شُبَّانُکُم وَلَمْ تَأمُروُا بِالْمَعْرُوفِ وَلَمْ تَنْهَوا عَنِ المُنْکَرِ. قِيلَ لَهُ وَيَکُونُ ذَلِکَ يَا رسولَاللّه؟ قالَ: نَعَمْوَشَرٌّ مِنْذَلک...»؛ [1] «چگونه ميشود حال شما هنگامي که زنان شما فاسد شوند و جوانانتان فاسق و شما نه امر به معروف ميکنيد و نه نهي از منکر!» به پيامبر اکرمصلي الله عليه وآله گفته شد: آيا اين چنين خواهد شد؟! آن حضرت فرمود: «بله و بدتر از آن [نيز خواهد شد]».
امام عليعليه السلام نيز ميفرمايد: «يَظْهَرُ فِي آخِرِالزَّمانِ وَاقتِرَابِ السَّاعَةِ وَهُوَ شَرُّ الاَزمِنَةِ نِسْوَةٌ کَاشِفاتٌ عَارِياتٌ مُتَبَرِّجاتٌ مِنَ الدِّينِ دَاخِلاتٌ فِي الفِتَنِ مَائِلاتٌ اِلَي الشَّهَواتِمُسرِعاتٌاِلَياللَّذَّاتِ مُستَحِلّاتٌ لِلْمُحَرَّمَاتِ فِي جَهَنَّمَ خَالِداتٌ»؛ [2] «در آخِرُالزّمان و نزديک شدن قيامت - که بدترين زمانها است - زناني ظاهر ميشوند که برهنه و لخت هستند! زينتهاي خود را آشکار ميسازند، به فتنهها داخل ميشوند و به سوي شهوتها ميگرايند! به سوي لذتها ميشتابند، حرامهاي الهي را حلال ميشمارند و در جهنم جاودانه خواهند بود».
نجات يافتگان آخرالزمان
امام عليعليه السلام درباره نجات يافتگان اين دوران ميفرمايد: «و آن زماني است که از فتنهها نجات نمييابد؛ مگر مؤمناني که بينام و نشانند. اگر در حضور باشند، شناخته نشوند و اگر غايب گردند، کسي سراغ آنان را نميگيرد. آنها براي سيرکنندگان در شب ظلماني جامعهها، چراغهاي هدايت و نشانههاي روشناند. نه مفسده جو هستند و نه فتنهانگيز. نه در پي اشاعه فحشايند و نه مردمي سفيه و لغو گو. اينانند که خداوند درهاي رحمتش را به سوي شان باز ميکند و سختيها و2مشکلات را از آنان برطرف ميسازد». [1] .
علائم حتميه
عالماتي که بيانگر ظهور حضرت صاحب الزمان (عج) مي باشد، دو قسم است:
يکي علامات حتميّه و ديگري علامات غير حتميّه. برخي از علامات حتميّه بدين ترتيب است:
خروج دجّال، صيحه و نداء آسماني، خروج سفياني، فرو رفتن لشکر سفياني در بَيداء، قتل نفس زکيّه، خروج سيّد حسني، ظاهر شدن کف دستي در آسمان، کسوف آفتاب در نيمه ماه رمضان و خسوف ماه در آخر آن، آيات و علاماتي که در ماه رجب ظاهر مي شود و اختلاف بني عبّاس و انقراض دولت ايشان.
قسمي ديگر از علائم ظهور، علائم حتميّه است.(اين علائم بسيار است که بعضي از آنها ظاهر شده و برخي هنوز واقع نشده است).
«حاج شيخ عبّاس قمي» در کتاب «منتهي الآمال»، باب چهاردهم، فصل هفتم، علاوه بر ذکر علائم حتميّه، به ذکر 21 مورد از علائم غير حتميّه پرداخته است که چند نمونه آن در ذيل مي آيد:
«خراب شدن مسجد کوفه»، جاري شدن نهري از شطّ فرات در کوچه هاي کوفه، ظاهر شدن ستاره دنباله دار در نرديکي ستاره جُدََيّ، خراب شدن مسجد براثا، مسخ شدن طايفه اي به صورت ميمون و خوکها و...»
طلوع خورشيد از مغرب
در علائم ظهور امام قائم (عج)، سخن از طلوع خورشيد از مغرب رفته است. در برخي احاديث اين امر، اينگونه بيان شده است:
خورشيد به هنگام ظهر، در آسمان راکد شود (آسمان به سختي تيره گردد، و خورشيد ناپديد شود، چنانکه گويي غروب کرده است) و ساعتي چند تا به هنگام عصر، پيدا نباشد، آنگاه (که به جانب مغرب رسيده باشد)، از مغرب ظاهر گردد. («الارشاد»، ص 357)
در برخي از روايات اين مطلب نيز آمده است که: «آيت و نشانه اي و سيمايي در خورشيد پديدار گردد». و در برخي آثار رسيده است که «مهدي، خود، همان خورشيدي است که از مغرب (محل غروب کردن) خويش طلوع خواهد کرد
(وَ هُوَ الشَّمْسُ الطّالِعَةُ مِنْ مَغْرِبِها («بحارالانوار»، ج 52، ص 195)
غارت پرده کعبه
يکي از علائم قيام حضرت قائم (عج)، «به غارت بردن پرده خانه کعبه» است.
کف دست
از علائم ظهور امام زمان (عج)، ظاهر شدن کف دستي است که در آسمان طلوع مي نمايد و در روايت ديگر صورت و سينه و کف دستي در نزد چشمه خورشيد ظاهر شود.
نفس زکيه يکي از علائم ظهور حضرت صاحب الامر (عج)، قتل «نفس زکيّه» است. او پسري از آل محمّد صلّي الله عليه وآله و سلّم است که در ما بين رکن و مقام به قتل مي رسد.
کسوف آفتاب
از جمله علائم حتميّه ظهور حضرت قائم (عج)، کسوف آفتاب در نيمه ماه رمضان و خسوف ماه در آخر همان ماه است.
صيحه آسماني
از علائم حتميّه امام زمان (عج)، «صيحه آسماني» است.«صيحه آسماني» يهني شنيده شدن فريادي از فضا.
امام صادق عليه السلام فرمود: «حضرت قائم (عج) در مکه داخل شود و در جانب خانه کعبه ظاهر گردد و چون آفتاب بلند شود از پيش قرص آفتاب منادس ندا کند (که همه اهل زمين و آسمان بشنوند): اي گروه خلائق آگاه باشيد که اين مهدي آل محمّد صلّي الله عليه و آله و سلّم است. او را به نام و کنيه جدّش رسول خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم ياد کنيد» («منتهي الامال»، باب 14، فصل 7)
شروسي
يکي از علائم قبل از ظهور حضرت ولي عصر (عج)، خروج «شروسي» خواهد بود.
امام حسن عليه السلام فرمود: «شروسي از بلاد ارمنيه به سمت آذربايجان که آن را تبريز مي نامند، به قصد پشت شهر ري، به طرف کوه سرخ که نزديک و متّصل به کوه سياه است، (در کنار کوههاي طالقان) حرکت مي کند. سپس در آنجا بين «شروسي» و «مروزي» جنگ بسيار سختي روي مي دهد که کودکان را پيرو بزرگسالان را فرسوده مي کند. پس در آن موقع، منتظر خروج او (حضرت مهدي (عج)) باشيد».
خسف
از علائم قيام حضرت مهدي (عج) واقع شدن «خَسْف» است. در حديث آمده:
«سَيَکونَ في آخرالزّمان خَسْفٌ و قَذْفٌ وَ مَسْخٌ
: در آخر الزّمان خَسْف، قَذْف و مَسْخ واقع خواهد شد».
«خَسْف»: فرو رفتن در زمين و زير آوار ماندن به وسيله ي زلزله، سيل، طوفان، موشک، بمباران و بالا آمدن آب دريا و جز آنها گويند.
«قَذْف»: پرتاب چيزي از مکاني به مکان ديگر، (بمباران، سنگباران، موشکهاي زمين به زمين و امثال آنهاست.)
«مَسْخ»: دگرگوني سيرت و صورت چيزي به شکلي جز آنچه هست (مبدّل شدن انسان دو پا به حيوان وحشي چهارپا) مثل ميمون، خوک و...
رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلّم در همين رابطه مي فرمايد:
«در ميان بني اسرائيل هيچ حادثه اي روي نداده است جز اينکه در ميان امّت من نظير آن روي خواهد داد، حتّي خَسْف و قَذْفٌ و مَسْخٌ».
اشرط الساعة
«اشرط الساعة» يعني علايم قيامت. ظهور مهدي موعود (عج) از «اشرط الساعة» است. يکي از علائم و نشانه هاي حتمي قيام قيامت و فرا رسيدن رستاخيز، ظهور امام قائم (عج) است. مهدي صاحب الزّمان (عج) پيش از قيامت مي آيد و تا او نيايد و حکومت عدل را در جهان برپاي ندارد، عمر جهان به سر نمي رسد، و قيامت برپا نمي گردد.
بارانهاي پياپي
يکي از پديدههايي که در سال ظهور اتفاق ميافتد و در شمار نشانههاي ظهور از آن ياد شده است، بارانهاي پياپي است که تا آن روز مانند آن ديده نشده است.
اين بارانها زمينه آبادي و سرسبزي زمين را فراهم ميکند و به بهبود وضع زمين منجر ميشود؛ چنانکه امام صادقعليه السلام ميفرمايد:
«اِنّ قُدّامَ القائِمِعليه السلام لَسَنَةٌ غَيْداقَةٌ يَفْسُدُ فِيها الثَّمَرُ فِي النَّخْلِ فَلا تَشُکُّوا فِي ذلکَ» [1] ؛ «در آستانه [قيام] قائمعليه السلام سالي پرباران خواهد بود که در اثر آن، خرما بر روي نخل ميپوسد. پس در اين ترديدي به خود راه ندهيد».
بارش اين مقدار باران پياپي، کمسابقه و يا بيسابقه است. البته احتمال ديگري نيز وجود دارد که اين بارانها، هم زمان و در همه جاي زمين ببارد، در اين صورت، ميتواند جنبه اعجاز داشته باشد.
امام صادقعليه السلام نيز فرمود: «اِذا آنَ قِيامُ القائِمِ مَطَرَ النَّاسَ جَمادِي الآخِرةِ وَعَشْرَةَ اَيّامٍ مِنْ رَجَبَ مَطَراً لَم يَرَ الخَلايِقُ مِثلَهُ...» [2] ؛ «وقتي که زمان قيام قائمعليه السلام فرا رسد، بر مردم باران فرو خواهد ريخت؛ در ماه جماديالثاني و ده روز رجب؛ باراني که مانندش ديده نشده است.»
و نشانه ای عجیب در مورد(حکام سعودی) از استاد رائفی پور
((استاد رائفی پور : احتمال داردحکومت فعلی عربستان همان حکومت مربوط به روایات ظهور باشد)) ((البته وقت معلوم نمی کنم))
این نشانه این است:در آخرالزمان در سرزمین حجاز(عربستان کنونی) "آل" به حکومت می رسند یعنی سیستم حکومت، سلطنتی است. در این خاندان فردی به حکومت می رسد که نام حیوان دارد بعد از او کسی به حکومت می رسد که
نظرات شما عزیزان: